مداخله نظامي آمريكا در گرانادا
دسته بندي :
علوم انسانی »
علوم سیاسی
ملاحظات لجستيكي
براي دستيابي به اهداف اين عمليات، حوزه هاي بسيار متفاوتي از لجستيك بايد شناسايي و طرح ريزي مي دشند. يكي از نيازمندي ها نحوه محافظات از فرودگاه و شناسايي موارد مورد نياز براي اين كار بود. سوالاتي چون تعداد افراد موردنياز و نوع تجهيزات، مهمات و پشتيباني مطرح شدند.
نيازمندي اصلي ديگر تقسيم گيري بر سر نحوه استقرار محافظت و جستجوي كارآمد دانشجويان آمريكايي در بند دولت گرانادا بود. (توجه علميات Urgent funy) به واسطه دستگيري چند دانشجوي پزشكي آمريكايي در گانا به اتهام جاسيوسي براي CIA بود. ملاحظات اين اقلام شامل نوع ترابري هوايي، غذايي مورد نياز دانشجويان و ساير اسراي جنگي بود. پاسخ به سوالات فوق نوع امكانات و آمكانات و آمادهايي كه به جزيره گراندا برده مي شدند ر تعيين مي كرد. چالش ديگر لجستيكي هماهنگ كردن نقش هر يك از سرويس هاي نظامي بود. نيروهاي هوايي، دريايي، زميني و تفنگداران دريايي ماموريت داشتند كه اين عمليات را انجام دهند اما هر يك مشكلات لجستيكي خاص خود را داشتند. ويژگي مشترك اين عمليات هماهنگي وسيع لجستيكي را طلب مي كرد.
در طول ساعات اوليه صبح رنجرهاي نيروي زميني فرودگاهي را در Point Salines اشغال كردند. اين فرودگاه تنها باند پروازي داشت كه مي توانست يك هواپيماي C-141 را در خود جاي دهد و از سوي ديگر اين باند رد حال ساخت بود. لازم بود تا تعداد زيادي نيرو و آمادهاي مربوط به آنها را از طريق يك فرودگاه حمل شوند. اين امر به گردش كاري سريع نياز داشت تا تخليه نيروها و آمادها انجام شود و هواپيماي بعدي فرود آيد. در طول بخش اوليه علميات، پشتيباني زميني ظرف 20 دقيقه اطراف فرودگاه را پوشش داد. اولين نيروهاي حاضر در صحنه تجهيزات مورد نياز را براي تخليه هواپيما هاي در حال پرواز به فرودگاه را به همراه داشتند. اين افراد بايد تصميم مي گرفتند كه بارهاي تخليه شده را در جايي قرار دهند كه در زمان مورد نياز بدون اشغال كردن باند فرود به آنها دسترسي داشته باشند.
محدوديت ها
محدوديت هاي لجستيكي زيادي در اين عمليات تجربه شد. برخي از اين محدوديت هاي عبارت بودند از: ظرفيت محدوده فرودگاه، منابع سوخت و آب قابل شرب انتقال آمادهاي ضروري به منطقه بسيار مشكل بود. هر سرويس ترابري هواي استراتژيك را مستقيماً از فرماندهي ترابري هوايي نظامي (Military Airlift Command) درخواست مي كرد كه هيچ يك از فرماندهي هاي منفرد جريان هوايي را براساس نيازهاي عملياتي هماهنگ و الويت بندي نكرده بودند. به دليل ظرفيت محدود باند فرود، فرود هواپيماها براساس اصل «انجام اولين كار وارده» انجام مي شد و ميزان ذخيره سوخت هر هواپيما وضعيت ان را در صف تعيين مي كرد. برخي از هواپيماهايي كه حامل آمادهاي مهم و اساسي بودند براي سوختگيري به فرودگاه هاي ديگر انتقال داده شدند و اين به معني آن بود كه رقابت مداومي براي دست يابي به فرودگاه در جريان بود.