پاورپوینت-نور در معماری - در 39 اسلاید-powerpoint
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
معماری
نور صورتی از انرژی تابشی است که با سرعت ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه در فضا سیر میکند.نور چیزی است که امکان دیدن را برای انسان فراهم میآورد.
انواع چشمه نور در معماری
چشمه نور گسترده: یک شیء نورانی نظیر خورشید را چشمه نور گسترده مینامیم.
چشمه نور نقطهای: اگر صفحهای از مقوا را که روی آن روزنه کوچکی ایجاد شده در مقابل چراغ روشنی قرار دهیم نور چراغ پس از گذشتن از روزنه منتشر میشود و روزنه مانند یک چشمه نور کوچک عمل میکند که به آن چشمه نور نقطهای می گوئیم
تقسیم بندی اجسام غیر منیر از نظر عبور نور از آنها نیز بدین ترتیب است:
اجسام شفاف:اجسامی که نور از آنها عبور میکند مانند:شیشه، هوا، آب
اجسام نیمه شفاف: اجسامی هستند که نور از انها عبور میکند ولی از پشت آنها اجسام دیگر به صورت واضح دیده نمیشوند، مانند: شیشههای مات ویخی، یا کاغذ کالک
اجسام کدر: اجسامی هستند که نور اصلا از آنها عبور نمیکند، مانند: آجر، مقوا، چوب و غیره
اهمیت ساماندهی به نور محیطی
هر آنچه از زیباییهای محیطی به چشم میآید از پرتو نور و روشنایی است؛ وگرنه در تاریکی، زیبایی مفهومی نمییابد. زیبایی حقیقی با نور معرفت و زیبایی ظاهری با حس بینایی درک میشود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی، باعث میشود که زیبایی به چشم اید و رنگ، حجم و سایر زیبایی شیءجلوه کند. در هنر معماری بحث مفصلی در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی وجود دارد و نور رسانی محیطی مبحث قابل توجهی را به اختصاص میدهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تامین کننده نور مصنوعی هستند عمل میکند. در یک خانه یا محیط بسته، چند گونه نور وجود دارد بدین شرح:
نور محیطی و عمومی:روشنایی لوستر و نور موجود در منزل که از طریق پنجرهها به درون میتابد.
نور مصنوعی یا تاکیدی:نور چراغهای مطالعه بر روی میز کار، و چراغهای آویزا یا دیواری در آشپز خانه، که ازآنها برای نوشتن، مطالعه، آشپزی، خیاطی و هر آنچه نیاز به دقت و تمرکز دارد، استفاده میشود.
نور تزئینی:نور آباژور و چلچراغهای رنگین و زینتی یا لامپهایی که در بوفهها و قفسهها نصب میشوند. همچنین لامپهای کوچک و هالوژنهایی که بر روی آرکها و قوسهای سقف قرار میگیرند.
یکی از راه حلهای بسبار موثر برای تغییر حال و هوای اتاق و به طور کلی دگرگون کردن روحیه ساکنان منزل، رسیدگی و توجه به موضوع نور و نور پردازی متعادل است. هیچ اتاقی، هرگز بدون نور مناسب و دقیق، عالی به نظر نمیآید. البته هر قدر که انتخاب نور دقیق و آگاهانه صورت گیرد، باز باید اذعان داشت که نور مصنوعی هرگز جای درخشندگی نور طبیعی را نخواهد گرفت. نور طبیعی لطیف و پویاست و معمولا جایگزینی ندارد، ولی تعجب آور است که بسیاری از مردم با اصرار زیاد پنجرهها را با پرده میپوشانند تا جلوی ورود نور طبیعی گرفته شود.
از سوی دیگر، در نور پردازی فضای داخلی به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که نور میتواند به شدت رنگها را تحت تاثیر قرار دهد. یک رنگ چه بسا در طول روز بارها تغییر کند و طیفهای گوناگونی را بازتاب دهد. همچنین ممکن است زیر نور مصنوعی کاملا متفاوت جلوه کند. در ضمن نور مصنوعی نیز تاثیر قابل توجهی دارد؛ مثلا در لامپهای فلوئورسنت یا نور آفتابی در لامپهای معمولی و هالوژنی. نکته دیگریکه شاید شماری از افراد به آن توجهی نشان ندهند، وجود سطوح بازتاب دهنده نور در محیط درونی است. اجسام بازتاب دهنده نور، مانند لوازم شیشهای و آینهای، یا اشیاء فلزی با سطوح صیقلی و براق، نه تنها نور فریبندهای به اتاق میافزایند، بلکه به نور محیط نیز انرژی و نیرویی مضاعف میدهند و به این ترتیب سبب میشوند تمام فضا درخشان تر و با روح تر به نظر آید. از این رو، خوب است بر روی این گونه وسایل، گلدانهایی کریستالی یا رنگارنگ، همین طور آباژورهایی با کلاهکهای رنگین قرار دهید تا بازتابی از نور درخشان و رنگارنگ در گوشهای از اتاق یا راهرو به دست آورید.
چند نمونه از نوردهی مناسبی که پیشنهاد میشود:
فضای تاریک اتاق کار با چراغ رومیزیقابل استفاده شده و کار کردن در آن ممکن میشود. بدین ترتیب با بهرهگیری از نور موضعی، دیگر نیازی به روشن کردن همه فضا احساس نمیشود.
نوردهی موضعی و صحیح در بالای تخت خوابها از ویژگیهای اتاق خواب است که مطالعه در سب را بسیار دلپذیر میکند. در ضمن نورهای هالوژنی سقف نیز با ایجاد سایه روشنی زیبا به کمک نورهای مجاور تخت خواب میآیند.
نور موضعی در کنار پلکان، ضمن روشن کردن راه پلکان، جذابیت خاصی در رنگهای دیوار و کف پلهها ایجاد کرده است، به نحوی که رنگها زنده تر و درخشان به نظر میرسند و جاذبه بصری فراوانی دارند.
نور پردازی در فضای داخلی
زمانی که خانهای میسازیم، اثاثی انتخاب میکنیم که بخشی از زندگی روزمره ما خواهند شد، همچنین باید به نوع نور پردازی محیط زندگی توجه داشته باشیم. برای این عمر مهم است که ابتدا موقعیت و زوایای خانه را به منظور مشخص ساختن منطقه تابش نور خورشید در طول روز شناسایی کنیم. باید بیاموزیم که با نور طبیعی روز بازی کرده، تاثیرات آن را کنترل کنیم، زیرا همین نور خانه ما را در بخش بزرگی از روز نور پردازی میکند.
از زمان طلوع خورشید، از اولروز تا هنگام غروب، نور طبیعی شدت رنگها در محیط خانه ما تغییر میدهد. نارنجی در پائیز، آبیها در زمستان، رنگهای ملایم در بهار و زرد درخشان دزطول تلبستان بیشتر به چشم میآیند. نورها، سایهها یا تاریکیها، به ابن صورت، عناصر تزئیی لازم الاجرایی هستند که باید بدانیم چگونه آنها را ایجاد کنیم.
به علاوه، زمانی که نور طبیعی رو به کاستی میرود، نور پردازی مصنوعی باید این امکان را به ما بدهدکه فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهیم. توصیه میشود به خاطر بسپاریم که نور، انواع متفاوتی از محیطهای پیرامونی را خلق میکند و اینکه محیط روشن با احساس رضایتمندی، انرژی و حرکت ما مرتبط است. همچنین نور پردازی ملایم منجر به آسودگی ما میشود.
هنگامی که میخواهیم کاربرد محوطه کوچکی مثل سطح یک میز یا پیشخوان را مطلوب کنیم، نور پردازی تاکیدی بر روی میز باید در محدوده پیرامون ان نگاه داشته شود. نورهای رو به پائین را بر روی صندلیها متمرکز نکنید، زیرا پرتوهای بالایی سایههای نامطلوبی بر روی صورت افراد میاندازد و گرمای حاصل از تابش آنها نیز ممکن است ناراحتکننده باشد.
چلچراغهای آویزی میبایست به گونهای تنظیم شوند که میز و اتاق هردو را روشن کنند. تعیین قطر نوردهی در حدود ۶۰ تا ۷۵ سانتیمتر با فضاهای معمول تناسب دارد، اما قطر شاخههای لوستر نباید از پهنای میز بیشتر و ارتفاع آن تا روی سطح میز از ۳۰ سانتیمتر کمتر باشد، زیرا در این صورت ممکن است افراد در هنگام برخاستن از پشت میز با منبع نور یا همان لوستر آویزی برخورد کنند.
در شرایطی که چلچراغ نور رو به پائین ندارد، چیدمان میز و قسمت میانی آن را میتوان با استفاده از نورهای تاکیدی و ثابت قابل تنظیم واقع در فرورفتگیها تقویت کرد. این منابع نور تاکیدی باید همراه با پرتوهاییباشند که انتشار آنها طیفی از باریک تا متوسط را در بر گیرند و در جایی قرار داده شوند که زاویه دار باشند تا از سایه اندازی آنها اجتناب گردد. در هنگام قرار دادن و تنظیم مکان وسایل ثابت خانه، باید انعکاس یافتن نور از سطح میزهایی که رویه آنها شیشهای است در نظر گرفته شود.
در قفسههای ظروف، جلوه کارهای تزئینی کنده کاری شده و ظروف شیشهای پذیرایی باید با نور پردازی متعدد بدون سایه از طریق سقف تامین گردد. در بالای یک بوفه شیشهای نیز میتوان منبع نوری پیش بینی کرد به صورت آباژور دیواری یا چراغهای دارای پایه که به دیوار نصب میشوند، ارتفاع منبع نور تا زمین در این حالت نباید از ۱۷۰ سانتیمتر کمتر باشد.
نور پردازی موضعی باعث روشن شدن هر چه بیشتر تابلوهای نقاشی میشوند و جلوه و زیبایی آنها را مورد تاکید بیشتر قرار میدهند.
نورهای تاکیدی در تاقچهها جاذبه بیشتری به تزئینات محیط میبخشند.
به منظور نور رسانی بیشتر و بهتر در فضای آشپز خانه به موارد زیرتوجه داشته باشید:
برای سینک ظرف شوئی، از پرتو متمرکز نور تامین شدهای که درست بالای سینک و زیر کابینت فرار گرفته استفاده کنید.
تکیه بر نوری که از سقف ئ در وسط اتاق میتابد، موجب خواهد شد محیط کار برای آمادهسازی مواد غذایی در سایه قرار گیرد.
منبع روشنایی در لبه جلویی و زیر کابینت قرار دارد. منبع نور باید از دید افرادی که در نزدیکی کابینت نشستهاند، پنهان بماند.
در محیط حمام و دستشوئی داشتن نور مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.
نورپردازی به صورت کشیده در کنار آینه دستشوئی بیشترین تاثیر را خواهد داشت. طول آن باید حداقل ۴۰ سانتیمتر باشد. نورپردازی بالای آینه باید دست کم ۶۰ سانتیمتر طول داشته باشد تا هر دو طرف صورت روشن شده، از بروز سایه در زیر چانه اجتناب شود. ارتفاع لامپهای طرفین، از زمین نبایست از ۱۵۰ سانتیمتر کمتر باشد ئ نور بالای آینه دستشوئی نیز بهتر است ارتفاعی در حدود ۱۹۵ تا ۲۰۰ سانتیمتر داشته باشد.
نور پردازی هالوژنیدر فرورفتگیها، این امتیاز را دارد که مانعی در سر راه نوردهی آنها به وجود نمیآید، اما موجب بروز سایههایی در زیر پلک، بینی و چانه میشوند. مگر آنکه با فاصلهای مناسب و بالای نور دیگری بر روی پیشخوان قرارذ میگیرد تا نور پائین به سمت بالا منعکس و سایهها را بی اثر میکند.[۱]
منابع[ویرایش]
پرش به بالا↑کتاب نور در معماری داخلی-تالیف دکتر فاطمه کاتب
از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد.درهنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود. در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد.
نور و بشر
نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی ، نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجداسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.
دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.
نور احساس و معماری
چرا كاندينسكي صداي فلوت را به رنگ خاكستري درخشان نسبت مي دهد؟ خيابان در تاريك روشن سحر چه احساسهائي را مي تواند بر انگيزد؟ و چطور اين احساس ها در حضور هزاران هزار نوري كه از پائين ساختمان به نوك آن مي تابند و فضاي دهشتناك يك جنگل سنگي را پديد مي آورند تغيير مي كنند؟ چرا مشاهدة سوسوي چراغ كلبه اي در دور دست ها اميد مي آفريند؟ يا چگونه لبخندي انعكاس تلالؤ نور بر سطح آب را تداعي ميكند؟ و مثالي ساده تر، چگونه چهره مان تغيير مي كند هنگامي كه در پرتو نور مشعلي قرار مي گيرد؟
نور شفافترين، نرمترين، آسانترين و ارزانترين مواد ساختاري موجود در توليد كيفيت ها و اشياي مورد نياز محيط انساني است. چيزي است كه امكان شخصيت سازي و حيات بخشيدن به فعاليتهاي روزمره و باز نمائي زندگي در تصورات و حالات رواني متغير را فراهم مي سازد. نور مي تواند در فضائي خشن و بي روح همچون مبلي راحتي از ما استقبال كند. به همين دليل نور مناسب ترين مادة ساختاري است كه مي تواند به فعاليتهاي روزمره ما شكل، زيبائي، لذت و راحتي ببخشد.
نور ميتواند امكان خلق سيستمهاي محيطي هوشمند و سازگار را در بازسازي محيط مصنوع در اختيار ما بگذارد. كليساي تادائو آندو نمونه مناسبي براي نشان دادن اين سيستم هاست.
استفادة بياني از نور به شكلي نمادين، فراگير، خشنودكننده، ساده و غريزي و در عين حال ابهام آميز براي گشودن پنجرة دنياي خيالهاي بشري، بزرگترين وظيفة نور پردازي در عصر ماست.
در سالهاي اخير نورپردازي بيروني هويت جالبتري ارائه كرده است؛ از تازگي در خور توجه دكوراسيون شهري، خصوصاً در مراكز مشهور تاريخي يا تجاري و فرهنگي، تا بازگشت به نقش ايجاد احساس امنيت در شهرها، همان حس قديمي و آشنائي كه آتش اولين بار به جامعه انساني بخشيد.
هنوز هم مؤثرترين واسطه درك ما نسبت به هستي و تجربيات زندگي روشنائي باز هم روشنائي است. امواج گرم و مهربان نور سپيده دم همچون ترنم ني لبكي است كه نرم نرمك فضا را از هارموني لطيف طيفي نقره فام مي آكند و با نوازش پوست خفتة زندگي نويد شروع ديگر و شوري ديگر را مي دهد.
نور و معماری
نور، اولين شرط براي هر نوع ادراك بينايي است . در تاريكي مطلق ، ما نه فضا را مي توانيم ببينيم و نه فرم و رنگ را . اما نور تنها يك ضرورت فيزيكي نيست . بلكه ارزش روانشناختي آن يكي از مهمترين عوامل زندگي انساني در همة زمينه هاست . موريس لاپيدوس (Morris Lapidus) مي گويد «انسانها مانند پشه هستند . هر كجا نوري باشد به سمت آن هجوم مي برند بدون اينكه بدانند چرا. چه بخواهيم و چه نخواهيم به سمت روشنايي مي رويم . نور، ما را به خود جذب مي كند » . نور هميشه علاوه بر استفادة كاربردي داراي ارزش نمادين نيز بوده است . نور جزيي از ذات زندگي بوده و در بسياري از فرهنگ ها نور ، يا خورشيد ، به عنوان منبع نور ، عنصري خدايي محسوب مي شده و آن را ارج مي نهاده اند.
در مصر باستان نيز نور داراي اهميتي ويژه بوده است. بنا به موقعيت سرزمين مصر ، شدت نور و در نتيجه تضاد ميان سايه و روشن بسيار زياد مي باشد .
فرم هاي صريح و هندسي كه در معماري مصر از آن استفاده مي شده است با گوشه هاي تيز و دقيق در زير نور شديد اثري خاص داشته اند .
معماري بازي هنرمندانه دقيق و خيره كننده مجموعه اي از اجسام ساخته شده در زير نور است . چشم هاي ما براي اين آفريده شده اند كه فرم ها را زير نور ببينيم :" اين سايه و روشن هاد كه فرمها را در مقابل ما برهنه مي سازند . مكعب، مخروط، كره ، استوانه و هرم اولين فرمهائي هستند كه نور آنها را به ما عرضه مي كند . تصاوير آنها ناب ، ملموس و صريح هستند.
اما در معماري مصر بازي نور و سايه تنها محدود به فرم هاي بزرگ اوليه نيست . سطوح اين احجام از نقوش برجسته اي پوشيده شده اند كه با كمال ظرافت نقش پردازي و بر سنگ تراشيده شده اند و به اين ترتيب پديده سايه- روشن در اينجا در مقياسي كوچكتر نيز تكرار شده است. براي مصريان وجود ذات خداوندي براي بشر غير قابل دسترس و نامرئي بوده است پس به ناچار بايستي در تاريكي باشد . راه رسيدن به اين خداوند بايستي از روشنايي به تاريكي ختم شود با كمك چنين پديده هاي نوري كمي واضح تر مي شده است. از طريق انتخاب محل صحيح ساختمان با توجه دقيق به مسير خورشيد ، از نورآن به ترتيب استفاده مي شد كه شعاع خورشيد در زماني معين تشكيل يك محور مي داده و محل خاصي را روشن مي ساخت و جاهاي ديگر را در تاريكي باقي مي گذاشت . ژان لوئي دوكانيوال Jean- Louis de Canival روشنائي مجسمه هاي معبد خفرن را به اين ترتيب توصيف مي كند : «نور از پنجره هاي كوچك بين ديوار و سقف به داخل و به تك تك مجسمه مي تابيد و به وسيله سنگهاي كف كه مرمر سفيد سيقلي بودند به ترتيب منعكس مي شد كه نوري كاملاً محو و فاقد جهت ، فضا را روشن مي كرد و ستونها و ديوارها كه از گرانيت سرخ بودند در تاريكي باقي مي ماندند». مجسمه هاي خدايان زياد بودند و اين تاريكي نيز بيشتر بر اسرار آميز بودن دنياي آنها تأكيد مي كرده است . تنها اشخاص معدود و منتخبي اجازه ورود به اين بخش معبد را داشته اند و مي توانستند چنين چيزي را كه از ديدگاه امروز نمي توان به سادگي آن را هنر خواند بلكه بايستي آن را سعي در بيان بصري يك تركيب روحاني – مذهبي ناميد ، از نزديك ببينيد . استفاده اين چنين از نور به ترتيبي كه گفته شد به عمد بوده است و در خدمت تقويت و ماديت بخشيدن به ايده اصلي بكار مي رفت.
معابد يوناني چنانكه گفتيم بيشتر مجسمه وار بودند و اثر آنها مي بايستي بيشتر بر فضاي آزاد جلوي محراب كه در ميان آن نيز قرار داشت ، انجام مي شد . به اين ترتيب جاي تعجبي هم باقي نمي ماند كه بيشتر اين فضاهاي داخلي تنها يك روزنه يعني تنها يك در به خارج داشتند . در بسياري از معابد يوناني نيز باروشي شبيه به مبعد خون با استفاده از يك آب نما كه در فاصله بين مجسمه و در ورودي ساخته مي شد نورپردازي مجسمه را اصلاح مي كردند . نوري كه به داخل مي تابيد با برخورد به سطح آب منعكس مي شد و مجسمه را روشن مي ساخت . در فضاهائي كه احتياج به نور بيشتر داشتند ، يونانيان از نور سقف استفاده مي كردند : بخشي از سقف را با ارتفاع بيشتر ساخته و از فضائي كه به اين ترتيب به وجود مي آمد براي تاباندن نور به داخل استفاده مي كردند.
نمونه های مشابه
نمازخانه سارین در MITیک نمونه عالی از کاربرد دراماتیک نور روز است . نمازخانه که بوسیله نور روز روشن شده توجه را به محراب و زمینه مجسمه آن معطوف میدارد ، که بصورت دراماتیکی توسط نور گیر سقفی بزرگی از بالا روشن شده است . انوار مواج نور از آبنمای اطراف دیوارهای مدوربازتاب میابند. چشم از گذر ورودی محصور شده با دیوارهای نیمه شفاف خود را از محیط خارج با محیط ملایم داخل تطبیق میدهد.
در این نمازخانه فضای ورودی تطابق چشم را از محیط روشن خارج به محیط ملایم داخل فراهم میکند.
کلیسای کریستال
کلیسای کریستال شاید یکی از برجسته ترین و عجیب ترین ساختمانهای قرن میباشد . پوسته کلسیا شامل پانلهای شیشه ای 6 تا 9 میلیمتری میباشد که با نقره روکش شده است . روکش فوق انتقال نور را 82 درصد و اشعه حرارتی را 80 درصد کاهش میدهد ، ولی شفاف بوده و امکان دید واضح را به خارج و نیز ارتباط حیاتی با طبیعت فراهم میسازد . اسکلت نگهدارنده به رنگ سفید است که با دقت به شکل مشبک طراحی شده که بطور موثر نور روز را یکنواخت کرده و از درخشش آن جلوگیری میکند.
نور روز از بالای ساختمان و همچنین از قسمتهای پایین آن وارد شده از کف و سایر سطوح بازتاب میشود. این ساختمان طوری قرار گرفته که نور خورشید اکثرا" از پشت سر جمعیت نشسته وارد میشود و بنابراین خیرگی که مانع دید خوب است کاهش میدهد . خنک کردن فضا بوسیله جریان طبیعی هوا از طریق پانلهای شیشه ای و درها انجام میگیرد . بطوری که از وسایل مکانیکی خنک کننده استفاده نمیشود . در زمستان حرارت خورشیدی به سیستم گرمایش کمک کرده ولی در تابستان به حدی ملایم است که ایجاد گرمای زیاد نمیکند.
موزه هنری کیمبل
از زیباترین ساختمانها در جهان است که در زمره کلاسیکهای تمام دوران است معمار آن لوئیس کان است که به دلیل حساسیتش نسبت به نور در طراحی به شاعر نورپرداز معروف شده است. این موزه چکیده تمام طراحیهای خوب نور پردازی میباشد.
از قدیم نور پردازی موزه های هنری با شک و تردید همراه بوده است زیرا اشعه ماورائ بنفش موجود در نور خورشید تاثیر مخرب بر عناصر موجود در آن بخصوص در نقاشیها دارد ، کان برای این کار ملایمترین نور را انتخاب کرد که اولا" تاثیر مخرب نداشته باشد و دوما" در صورت وجود به کمترین مقدار باشد.
این موزه از یک سری طافهای مدور بتونی متصل به یکدیگر تشکیل شده است که یک نور گیر سقفی شفاف در امتداد برامدگی هر طاق قرار دارد. نور از طریق اتصالات نور طبیعی معلق که زیر نورگیر سقفی است بازگرداننده و تسویه میشود . اتصالات شامل قابی است که صفحه ای فلزی به آن متصل شده و دارای سوراخهای ریز است که اجازه نفوذ مقداری نور را داده تا هر گونه کنتراست شدید ممکن بین قسمتهای تحتانی اتصالات و اطراف آن را تعديل کند .
فضای ورودی موزه کیمبل که در آن نحوه هرس درختان طوریست که برای انتقال دید از محیط بسیار روشن خارج به محیط داخل به صورت چتر هرس شده اند.
مدرسه ولکام تگزاس
نورگیریهای سقفی وقتی روشنایی الکتریکی هماهنگی خواهند داشت که از آنها به طیق غیر مستقیم همراه با روشنایی الکتریکی استفاده شود نمونهای از ان را می توان در این مدرسه پیدا کرد.
ساختمان تحصیلات نیوگلند
درختان ، بوته ها و پیچکها برای تصفیه کردن روشنایی طبیعی نور استفاده میشود که در این میان درختان کاشته شده در محیط خارج روبروی پنجره ها وسیله موثری جهت پیشگیری درخشش بیش از حد نوراند.
نورگیرهای سقفی
نورگیرهای سقفی ابزار بسیار خوبی برای گردآوری و دریافت مقدار زیادی نور از دهانه کوچکی میباشند، حتی در شرایط آسمان تمام ابری میزان روشنایی آنها چند برابر مقدار روشنایی است که به سطح عمود پنجره میتابد.
نورگیرهای سقفی ابزار موثری جهت رساندن روشنایی به عمق فضاهای داخلی میباشند حتی میتوان برای استفاده از نور روز در طبقات پایین ساختمانهای چندین طبقه از طریق کاربرد چاههای مرتفع و ابزارهای منعکس کننده استفاده کرد.
مدرسه مونت رز
شرایطی که این مدرسه در آن قرار گرفته است طوری است که در تمام ساعات روز آفتاب میدرخشد و چون پوشش گیاهی در این منطقه کم است درخشندگی بیش از حد هم وجود دارد.
نور از طریق نورگیریهای سقفی گنبدی شکل پلاستیکی و پنجره با سایه بان خارجی با قابلیت انتقال 20درصد وارد کلاس میشود.خیرگی حاصل از پنجره به وسیله حفاظ چوبی و کف پوش ضد بازتاب کنترل میشود.
نورگیر کلرستوری
نحوه اسقرار عمودی است و نسبت به نورگیرهای سقفی که بصورت افقی هستند نور کمتری را دریافت میکنند که با تعیین موقعیت آنها و یا به وسیله احداث سایه بان در آن میتوان از تابش مستقیم آفتاب به داخل جلوگیری کرد.
مدرسه طراحی هاروارد
ساختمان بحث برانگیزی است که طرح فضای داخلی آن دارای موافقین و مخالفینی است.
مهمترین فضا استودیوعظیمی است که دانشجویان طراحی از طلوع تا غروب خورشید دارند کار میکنند.
فضای استودیو شامل پنج سطح پلکانی است که نیمه نیمه روی هم قرار دارند که سراسر آن به وسيله کلرستوریها و سطوح سقف پوشش داده میشوند که جهت آنها رو به شرق میباشند در حالی که کنترل نور خورشید در برخی از فسمتها در ساعاتی عملا" ممکن نیست اما روشنایی فضای داخلی بصورت شگفت انگیز مطلوب است. نور از طریق کلرستوری به داخل رسیده و در عین حال سطوح سقف مانع دید به روشنایی آسمان میشود.
در معماري آغاز مسيحيت و نيز در معماري بيزانس همواره تلاش مي شده است هر چه بيشتر به فضاي داخلي جنبه روحاني داده شود و فضايي رؤيايي بيافرينند و روشن است كه نورپردازي در اين راه نقش عمده داشته است . براي نمونه به بررسي كليساي ايا صوفيه در استانبول مي پردازيم . بخش پائين گنبد اصلي – كه در واقع سقف اصلي كليسا است و قطري بيش از 30 متر دارد- به تمامي از پنجره هاي نزديك به هم تشكيل شده است و به بيننده اين احساس را مي دهد كه گنبد با تمام عظمتش در هوا به صورت معلق ايستاده است . نوري كه از اين پنجره ها و نيز از پنجره ها ي بخش بالاي ساختمان به داخل مي تابد به فضاي داخل حال و هوائي كاملاً بيگانه با دنياي مادي مي دهد .
ايده اصلي سبك گوتيك كه «ساختن بخشي از آسمان در روي زمين» بود فضائي غير مادي طلب مي كرد. دو عامل مي توانستند در حل اين مشكل كمك كنند . عامل اول انتقال باربر ساختمان به بيرون بود. و نور پردازي مناسب را مي توان عامل دوم دانست . ابعاد عناصر سازه اي در درون را تا حد امكان كم كردند و به اين ترتيب توانستند كه در سطوح آزاد شده پنجره هاي بسيار بزرگ بكار گيرند. نوري كه از بخش بالاي ديوارهاي ناومياني به داخل مي تابد چنان شديد است كه در اين بخش هيچ قسمت تاريكي باقي نمي ماند . بيننده واقعاً خيال مي كند كه سقف مياني بالاي سر او معلق است. به عكس بخش پائين ناومياني نيمه تاريك است . دو ناوكناري با داشتن ابعاد لازم براي عناصر سازه اي در قسمت پائين ديوارهايشان امكان چنين نورپردازي اي را نمي دهد . انسان در اين قسمت خيال مي كند كه در فضاي نيمه تاريك زميني ايستاده است و وقتي به بالا نگاه مي كند «آسمان » روشني را كه جايگاه هر آنچه كه خدائي است مي بيند . سقف كليسا مي بايستي«سقف بلند و معلق» آسمان را القا كند و در همين راستا است كه در سقف تيره رنگ كليساي سن شاپل Sainte-Chapelle در پاريس نيز ستاره هاي طلائي رنگ نقاشي شده است.
نور روز در معماری، تالیف بنجامین اچ.اونز