شرح حال و خاطرات زندگی شهریار
دسته بندي :
علوم انسانی »
تاریخ و ادبیات
عنوان مقاله: شرح حال و خاطرات زندگی شهریار
قالب فایل: WORD
* بخشی از ابتدای مقاله:
مقدمه:
شايد بسياري از مردم با شنيدن نام سيد محمد حسين بهجت تبريزي بسرعت ندانند که مراد ازاين اعجوبه آسمان شعر و ادب کيست!؟ اما همه مردم ايران بخصوص آذربايجان شهريار را بخوبي مي شناسند و اورا استاد شهريار خطاب می کنند.
بسياري از شهروندان کشورمان حتي آنان که بيسواد و يا کم سوادند قادرند چند بيتي از اشعار فارسي و يا ترکي وي را زمزمه کنند. در واقع شهريار ترجمان شاديها و غمهاي ملتي است که در زمان معاصرخود، هيچ شاعري را به صداقت درون، قوت معنا و فصاحت کلام او نيافته است !
کمتر خانواده اي است که کليات اشعار شهريار را در کنار ديوان شمس مولانا و يا ديوان حافظ شيرازي در طاقچه خانه نداشته باشد. در واقع گنجينه کليات اشعار سه زبانه شهريار همچون کتاب واجب الوجودي است که در بيوت عموم ايرانيان يافت مي شود و نقش مسکن روح آزردگان و مرهم روان خستگان را ايفا مي کند.
شهريار به دليل عشق و ارادت بي پايانش به اهل بيت (ع)، توجه به حق و ميل به عدل، لطافت طبع و حساسيت ذوق، تسلطش به زبانهاي ترکي و فارسي و عربي و نيز احاطه اش در مسايل اجتماعي روزگار خويش ، شاعري است بسيار رشيد، متعهد و مردمي که همچون حلقه اي محکم ، ارتباط معنوي و اتحاد اجتماعي اقوام مسلمان ايران را در اشعار نافذش متبلور کرده و قلوب ايرانيان را به هم مرتبط ساخته است.
او را به دليل اشعار بي نظير و روحيه بي بديلش آخرين سخنسراي سلسله شاعران و اديبان فارس زبان نيز گفته اند!
مقام استاد شهريار در سرايش اشعاري نغز به زبان ترکي آذربايجاني نيز بسيار رفيع است.
کليات ديوان ترکي استاد شهريار بخصوص منظومه هاي منوره «حيدر بابايا سلام» (سلام به حيدر بابا) و نيز سهنديه که در نوع خود کم نظيرند و برترين شاهکار دوران عمر وي بشمار مي روند، نشان از آگاهي وعشق شاعر به زبان شيرين مادريش ، جريان لطيف زندگاني مردم آذربايجان و نيز اديبان خاموش خطه پر رمز و راز اين سرزمين دارد.
وي در زبان عربي نيز اشعار بسيار مقتدرانه اي سروده و توانسته است مورد توجه اديبان و شاعران شهير عرب قرار گيرد.
در معروضه ذيل کوشش خواهد شد تا با بيان خصايل روحي و ظرايف کلامي استاد شهريار ، حتي المقدور از اشعار ترکي وي نيز شاهد مثال آورده شود، با اين تذکر که ترجمه يک شعر از زباني به زباني ديگر به منظور درک معناي نهفته در آن به قول ناظم حکمت شاعر شهير ترک ، به منزله کباب کردن قناري بر روي آتش جهت بهره مندي از اندک گوشت تن آن حيوانک است!
زندگي نامه استاد شهـريار
اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهـريار در خلال اشعـارش خوانده مي شود و هـر نوع تـفسير و تعـبـيـري كـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگي او نزديك است و حقـيـقـتاً حيف است كه آن خاطرات از پـرده رؤيا و افسانه خارج شود.
گو اينكه اگـر شأن نزول و عـلت پـيـدايش هـر يك از اشعـار شهـريار نوشـته شود در نظر خيلي از مردم ارزش هـر قـطعـه شايد ده برابر بالا برود، ولي با وجود اين دلالت شعـر را نـبايد محـدود كرد.
شهـريار يك عشق اولي آتـشين دارد كه خود آن را عشق مجاز ناميده. در اين كوره است كه شهـريار گـداخـته و تصـفيه مي شود. غالـب غـزل هـاي سوزناك او، كه به ذائـقـه عـمـوم خوش آيـنـد است، يادگـار اين دوره است. اين عـشـق مـجاز اسـت كـه در قـصـيـده ( زفاف شاعر ) كـه شب عـروسي معـشوقه هـم هـست، با يك قوس صعـودي اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفاني و الهـي تـبديل مي شود. ولي به قـول خودش مـدتي اين عـشق مجاز به حال سكـرات بوده و حسن طبـيـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولي براي او تجـلي كرده و شهـريار هـم با زبان اولي با او صحـبت كرده است....