انديشه سياسي امام خميني (ره)
دسته بندي :
علوم انسانی »
علوم سیاسی
عنوان مقاله: انديشه سياسي امام خميني(ره)
قالب فایل: WORD
فهرست مطالب:
● مقدمه
● شـرح حال
● انديشه سياسي
● منشأ و غايت حكومت
1- عدالت
2- قانون و آزادی
● انواع حكومتها
دموکراسی
استبدادي (سلطنتي)
حكومت اسلامي
● گوهر انديشه امام: ولايت فقهاء(دانشمندان صالح)
● امّا چرا فقيه بايد حكومت كند؟
● نحوه تحقّق نظام ولايت فقيه
● مشروعيت و مباني آن
1ـ مشروعيت تكويني الهي
2ـ مشروعيت مردمي محض
3ـ مشروعيت مجموعي
4ـ مشروعيت تشريعي الهي
● حدود اختيارات وليفقيه
1- قانون الهی
2- قانون موضوعه
3- عدالت
4- امر به معروف و نهی از منکر
5- انتقاد، نظارت و نصیحت
6- مصلحت جامعه
● جايگاه مردم در نظام سياسي اسلام
● آزادي و ليبراليسم
طرح اول
طرح دوم
طرح سوم
طرح چهارم
طرح پنجم
طرح ششم
طرح هفتم
1- وجود آزادی های سازنده
2- آزادی انتخاب
3- آزادی انتقاد
4- آزادی احزاب
● دين و سياست
مقدمه
بنا به اعتراف تاريخ، همواره يك انديشه سياسي در اعصار گوناگونبرسرنوشت بسياري از ملتها تأثير داشته و چه بسا تغييرات اساسي درسرنوشت آنها ايجاد كرده است. امروزه نيز تأثير عميق انديشه سياسيامام خميني بر سرنوشت بسياري از ملتهاي جهان ـ از بوسني تا جنوبشرق آسيا و از آفريقاي جنوبي تاافغانستان ـ آشكار و هويدا است.بنابراين در اين نوشتار كوشش شده است كه مطالبي از متون اصليبزرگترين صاحب نظر سياسي قرن بيستم در برابر ديد و نظر علاقمندانقرار داده شود.
مطالب ذكر شده در اين نوشتار در آمدي برانديشه سياسي امام است،زيرا نتوانستهام در اين مختصر به همه ابعاد انديشه سياسي امام بپردازم.به عبارت ديگر هدف از اين كوشش اين بوده است كه دسترسيعلاقمندان به انديشه سياسي امام را امكانپذير نمايم. البته اين مطالبطوري انتخاب و تنظيم شده است كه در ضمن مطالعه آنها آنپيوستگي متقابل كه ميان قسمتهاي مختلف افكار امام وجود دارد بهخوبي درك ميشود.
به هر كدام از عبارات نقل شده از امام، تفسير روشن كنندهاي به عنوانمقدمه و توضيح ملحق گرديده است؛ با اين هدف كه خواننده را دردرك مفهوم و اهميت نظريههاي مورد بحث ياري كند. البته نبايدتصور كرد كه تفسيرهاي ارائه شده از جامعيت و شمول كافي در موردمسائل مورد نظر برخورد دارند و تفسيرهاي ديگري نميتوان ارائهكرد.
در اين نوشتار سعي شده است كه مطالب مورد نظر امام دستهبندي شدهو يك طرح و الگوي جديد از نظام سياسي مورد نظر امام ارائه شود كهنويسندگان ديگر ممكن است چندان توجهي به آن نكردهاند، به ويژهدر قسمت «نحوه تحقق نظام سياسي اسلام» و «حدود اختيارات وليفقيه» كه چشمانداز جديدي براي اين دو مبحث ايجاد ميكند.
با اين مسائل شايد لازم نباشد كه اطاله كلام داده شود. به هر حال هرخوانندهاي استفاده خاصي ازاین مطالب خواهد داشت و مسلماً ازمطالعه اين نوشتار نيز انتظار نميرود كه روشها و شيوههاي مديريتحضرت امام نصيب خواننده محترم شود زيرا اين مسئله نوشتارديگري را ميطلبد.