اعتیاد اینترنتی در نوجوانان و بررسی اعلائم و گونه شناسی و دیدگاهها در این زمینه همراه با نتایج ت
دسته بندي :
عمومی »
گوناگون
اعتیاد اینترنتی در نوجوانان و بررسی اعلائم و گونه شناسی و دیدگاهها در این زمینه همراه با نتایج تحقیقات تجربی 43
فهرست مطالب
عنوان:
مقدمه
اعتیاد اینترنتی:وجود یا عدم وجود؟
اعتیاد اینترنتی :جستاری در معنا
علائم اعتیاد اینترنتی
گونه شناسی اعتیاد اینتر نتی وشاخصه های هر یک
دیدگاهها ونظریه ها
اعتیاد به اینترنت ونظارت والدین
نتایج برخی ازمطالعات و تحقیقات تجربی در اعتیاد اینترنتی
منابع
مقدمه
استفاده از اينترنت، يكي از جلوههاي آشكار دنياي مدرن و ابزاري مهم براي آموزش نسلنو بهشمار مىآيد. اينترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتي در مراكز خريد. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 ميليون نفر از مردم آمريكا به اينترنت دسترسي داشتهاند كه در سال 1999 شمار آنها به 83 ميليون رسيده است (Biggs,2000:1). بيشترين كاربران اينترنت جوانان هستند. نتايج تحقيقات انجام شده در ايالات متحده نشانگر آن است كه استفاده از اينترنت در ميان جوانان، بيش از هر گروه سني ديگري است (Bullen and Harre ,2000:5). کودکان نيز به عنوان گروه سني متفاوت, در شمار روبه فزوني كاربران اينترنت قرار مىگيرند. در سال 2005، بيش از 77 ميليون كودك وارد فضاي سايبر شدهاند (غمامي، 1384: 45).
همزمان با دسترسي گستردة افراد به اينترنت، شاهد نوع جديدي از اعتياد يعني «اعتياد اينترنتي» نيز هستيم كه مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد، اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است همچون، اضطراب، افسردگي، كج خلقي، بيقراري، تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت. از طرفي، در عين حال كه روابط اين افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در جهان مجازي افزايش مييابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته ميشود. ضمن آنكه، احتمال لطمه ديدن عملكرد آموزش نيز وجود دارد. (Samson and Keen, 2005: 2).
حجم رو به رشدي از تحقيقات صورت گرفته پيرامون اعتياد اينترنتي, حكايت از آن دارد كه اختلال اعتياد اينترنتي نوعي اختلال روانشناختي ـ اجتماعي است كه از مشخصههاي آن، تحمل، علائم كنارهگيري، اختلالات عاطفي، و ازهمگسيختگي روابط اجتماعي است..
به هر حال، پديده اعتياد اينترنتي، همزمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آنلاين شايعتر ميشود. وب، اطلاعدهنده، مفيد، داراي منابع غني و سرگرمكننده است. اما براي بسياري از مردمي كه به آن معتادند، اين منافع، در حال تبديل شدن به آسيبها و نابهنجاريهاي رواني و رفتاري است (Ferris, 2002: 1). مطالعات نشان داده است كه 14 درصد از كاربران اينترنت، دچار علائم رفتارهاي وسواسي، حالت روانشيدايي، افسردگي و جز اينها هستند (Zahniser, 2000: 1).
اعتياد اينترنتي، انسانها را به افرادي رها شده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تأثير ميگذارد. بهرهوري و بازده كاري كاربران اينترنت، در نتيجه استفاده بيش از حد از اينترنت، پايين ميآيد. آنان با تأخير به محل كار ميروند و دچار كمكاري ميشوند. عدمتحرك جسمي و چاقي به همراه علائمي چون درد كمر، پشت و ماهيچه، از ديگر پيامدهاي اين مسئلهاند. اين كاربران حتي در صورت كنارهگيري از اينترنت، دچار علائم اختلال ميشوند (Seth, 2003: 1).
اين مقاله ضمن ارائه تعاريفي از اعتياد اينترنتي، درباره علائم و شاخصهاي آن، تاريخچه و انواع آن، مطالبي را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگويي به اين سوالات است که 1. آيا پديده استفادة اعتيادي از اينترنت وجود دارد؟ 2. استفاده اعتيادآميز از اينترنت چه پيامدهايي براي افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در حيطه هاي مختلف اجتماعي, فرهنگي و آموزشي دارد؟ 3. عوامل موثر بر اعتياد اينترنتي كدام است؟
اعتياد اينترنتي: وجود يا عدم؟
واژههاي استفاده «طبيعي» و استفاده «اعتيادآور» از اينترنت واژههايي هستند كه هنوز هم در ميان محققان مورد بحث و بررسي قرار مىگيرند. البته از آنجا كه تحقيق در زمينه اعتياد اينترنتي هنوز مراحل آغازين خود را طي ميكند، به همين خاطر، شاهد تفسيرهاي متفاوتي از استفاده اعتيادي اينترنت، اهميت و شرايط آن هستيم (Lim and et al., 2004:2).
امروزه روانشناسان حتي مطمئن نيستند كه اسم اين پديده را چه بگذارند. برخي از آنها ترجيح ميدهند به جاي واژه «اعتياد به اينترنت»، از واژه «اعتياد به كامپيوتر» استفاده كنند. چراكه هستند افراد زيادي كه ساعتها با كامپيوتر كار كرده و به آن وابستهاند، اما اصلاً، به اينترنت حتي فكر نميكنند (Suler, 2005: 1). حتي بسياري از روانشناسان در اين مسئله ترديد دارند كه آيا واژه «اعتياد» براي توصيف زماني كه مردم وقت زيادي را صرف استفاده از اينترنت ميكنند، واژه مناسبي است.
كيزلر بر اين باور است كه «گمراه كننده به نظر ميرسد كه يك سري رفتارها را تنها به اين خاطر كه مردم ميگويند به دفعات بسيار آنها را انجام ميدهند، رفتار اعتيادي بناميم»(DeAngelis, 2000:1)
-
محتوای فایل دانلودی:
اعتیاد اینترنتی در نوجوانان و بررسی اعلائم و گونه شناسی و دیدگاهها در این زمینه همراه با نتایج تحقیقات تجربی 43
فهرست مطالب
عنوان:
مقدمه
اعتیاد اینترنتی:وجود یا عدم وجود؟
اعتیاد اینترنتی :جستاری در معنا
علائم اعتیاد اینترنتی
گونه شناسی اعتیاد اینتر نتی وشاخصه های هر یک
دیدگاهها ونظریه ها
اعتیاد به اینترنت ونظارت والدین
نتایج برخی ازمطالعات و تحقیقات تجربی در اعتیاد اینترنتی
منابع
مقدمه
استفاده از اينترنت، يكي از جلوههاي آشكار دنياي مدرن و ابزاري مهم براي آموزش نسلنو بهشمار مىآيد. اينترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتي در مراكز خريد. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 ميليون نفر از مردم آمريكا به اينترنت دسترسي داشتهاند كه در سال 1999 شمار آنها به 83 ميليون رسيده است (Biggs,2000:1). بيشترين كاربران اينترنت جوانان هستند. نتايج تحقيقات انجام شده در ايالات متحده نشانگر آن است كه استفاده از اينترنت در ميان جوانان، بيش از هر گروه سني ديگري است (Bullen and Harre ,2000:5). کودکان نيز به عنوان گروه سني متفاوت, در شمار روبه فزوني كاربران اينترنت قرار مىگيرند. در سال 2005، بيش از 77 ميليون كودك وارد فضاي سايبر شدهاند (غمامي، 1384: 45).
همزمان با دسترسي گستردة افراد به اينترنت، شاهد نوع جديدي از اعتياد يعني «اعتياد اينترنتي» نيز هستيم كه مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد، اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است همچون، اضطراب، افسردگي، كج خلقي، بيقراري، تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت. از طرفي، در عين حال كه روابط اين افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در جهان مجازي افزايش مييابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته ميشود. ضمن آنكه، احتمال لطمه ديدن عملكرد آموزش نيز وجود دارد. (Samson and Keen, 2005: 2).
حجم رو به رشدي از تحقيقات صورت گرفته پيرامون اعتياد اينترنتي, حكايت از آن دارد كه اختلال اعتياد اينترنتي نوعي اختلال روانشناختي ـ اجتماعي است كه از مشخصههاي آن، تحمل، علائم كنارهگيري، اختلالات عاطفي، و ازهمگسيختگي روابط اجتماعي است..
به هر حال، پديده اعتياد اينترنتي، همزمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آنلاين شايعتر ميشود. وب، اطلاعدهنده، مفيد، داراي منابع غني و سرگرمكننده است. اما براي بسياري از مردمي كه به آن معتادند، اين منافع، در حال تبديل شدن به آسيبها و نابهنجاريهاي رواني و رفتاري است (Ferris, 2002: 1). مطالعات نشان داده است كه 14 درصد از كاربران اينترنت، دچار علائم رفتارهاي وسواسي، حالت روانشيدايي، افسردگي و جز اينها هستند (Zahniser, 2000: 1).
اعتياد اينترنتي، انسانها را به افرادي رها شده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تأثير ميگذارد. بهرهوري و بازده كاري كاربران اينترنت، در نتيجه استفاده بيش از حد از اينترنت، پايين ميآيد. آنان با تأخير به محل كار ميروند و دچار كمكاري ميشوند. عدمتحرك جسمي و چاقي به همراه علائمي چون درد كمر، پشت و ماهيچه، از ديگر پيامدهاي اين مسئلهاند. اين كاربران حتي در صورت كنارهگيري از اينترنت، دچار علائم اختلال ميشوند (Seth, 2003: 1).
اين مقاله ضمن ارائه تعاريفي از اعتياد اينترنتي، درباره علائم و شاخصهاي آن، تاريخچه و انواع آن، مطالبي را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگويي به اين سوالات است که 1. آيا پديده استفادة اعتيادي از اينترنت وجود دارد؟ 2. استفاده اعتيادآميز از اينترنت چه پيامدهايي براي افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در حيطه هاي مختلف اجتماعي, فرهنگي و آموزشي دارد؟ 3. عوامل موثر بر اعتياد اينترنتي كدام است؟
اعتياد اينترنتي: وجود يا عدم؟
واژههاي استفاده «طبيعي» و استفاده «اعتيادآور» از اينترنت واژههايي هستند كه هنوز هم در ميان محققان مورد بحث و بررسي قرار مىگيرند. البته از آنجا كه تحقيق در زمينه اعتياد اينترنتي هنوز مراحل آغازين خود را طي ميكند، به همين خاطر، شاهد تفسيرهاي متفاوتي از استفاده اعتيادي اينترنت، اهميت و شرايط آن هستيم (Lim and et al., 2004:2).
امروزه روانشناسان حتي مطمئن نيستند كه اسم اين پديده را چه بگذارند. برخي از آنها ترجيح ميدهند به جاي واژه «اعتياد به اينترنت»، از واژه «اعتياد به كامپيوتر» استفاده كنند. چراكه هستند افراد زيادي كه ساعتها با كامپيوتر كار كرده و به آن وابستهاند، اما اصلاً، به اينترنت حتي فكر نميكنند (Suler, 2005: 1). حتي بسياري از روانشناسان در اين مسئله ترديد دارند كه آيا واژه «اعتياد» براي توصيف زماني كه مردم وقت زيادي را صرف استفاده از اينترنت ميكنند، واژه مناسبي است.
كيزلر بر اين باور است كه «گمراه كننده به نظر ميرسد كه يك سري رفتارها را تنها به اين خاطر كه مردم ميگويند به دفعات بسيار آنها را انجام ميدهند، رفتار اعتيادي بناميم»(DeAngelis, 2000:1)