پاورپوینت بررسی زندگینامه و عقاید و ديدگاه های توماس آكويناس

دسته بندي : عمومی » گوناگون
 قديس توماس آكويناس ( 1225 127 م.) اصول عقايد و ترتيب كاتوليك را به طور كامل تنظيم كرد. فلسفه او تلفيقي از معلومات قرون ميانه به بار آورد و قلمروهاي عقل و ايمان، علوم والهيات و طبيعت و ماوراءالطبيعه را متحد كرد.
 نفوذ آكويناس، ممكن است اين پرسش پيش آيد كه چرا نفوذ كارهاي آكويناس، تا اين اندازه با دوام بوده است و چرا اين تأثير شديد را بر عصر حاضر داشته است؟
 نخست براي اينكه آكويناس، دلباخته رسم معمول نشد، بلكه آزادانه از منبع نيروها عقلي خود استفاده كرد. ذهن او بحق جامع بود و كمتر كسي در انتظام و ثبات منطقي مشاهدات فلسفي بر او پيشي گرفته بود.
 دوم، آكويناس جهاني را مجسم مي كرد كه در آن براي هر مرتبه و آفريده اي وظيفه اي تعيين شده بود. وظيفه بشر اين بود كه عقل خود را به كار ببرد و خدا را ستايش كند. زندگي در مرتبه پايين تر به وسيله خدا كه بر تمام اجزاي عالم حكومت مي كند، داراي معنا مي گرديد.
 سوم، فلسفه آكويناس مخالف اصل مكانيكي بود و مي گفت جهان را قضاوقدر يا وجوب اداره نمي كند، بلكه جهان آيت جلال خداست وهيچ امري بدون دخالت او واقع نمي گردد.
 چهارم، آكويناس رهبري كليسا را قبول داشت. او نگراني عجيبي را احساس مي كرد و اعتقاد داشت كه بي كليسا به دست آوردن رستگاري ممكن نيست. بشر امروزي ممكن است استقلال وفردگرايي بيشتري داشته باشد؛ ولي در موقع بحران به پناهگاه مراسم ديني روي مي آورد.


 ابوعلی سینا ( 428 370 هق مصاف با 1038 980 م ) و توماس آکویناس ( 664 615 هق مصادف با 1274 1225 م ) دو حکیم و فیلسوف مشائی هستند که با پیروی ازمبانی ارسطو که آنرا موافق با ذوق عقلی و باورهای کلامی اعتقادی خویش البته با چند و چون آن می یافتند ، درصدد تبیین حقیقت نفس آدمی و جوهر ممتاز آن یعنی عقل بر آمدند .
 تعریف نفس در نظر توماس همان تعریف ارسطو یعنی form of body است اما برای ابن سینا نفس ( entelechia ) کمال اول جسم طبیعی آلی ذی هیأت بالقوه است اما کمال در نظر ابن سینا اعم از صورت ارسطوئی است زیرا ناخدا کمال سفینه است اما صورت او نیست .
 نفس موجودی است وراء جسم و جسمانی و قائم به ذات که تعلق تدبیری به بدن دارد و قاهر بر بدن است و مجرد است . ابن سینا برای اثبات نفس پنج برهان بر وجود نفس اقامه می کند که قبل از او نه در یونان سابقه داشت نه در عالم اسلام . اکویناس تعریف ابن سینا را قبول ندارد .
 نفس جوهری مستقل و متقرر و قائم بالذات است . تا اینجا مثل ابن سینا است اما نفس بدون بدن تمام فعالیت خود را حاصل نمی کند یعنی همراه با بدن موجود کاملی بنام انسان می شود اینجا از ابن سینا فاصله می گیرد . او دو دلیل بر جوهریت نفس اقامه می کند و ابن سینا هفت برهان .

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 1775 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

تعداد صفحات: 15

حجم فایل:113 کیلوبایت

 قیمت: 2,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
     قديس توماس آكويناس ( 1225 127 م.) اصول عقايد و ترتيب كاتوليك را به طور كامل تنظيم كرد. فلسفه او تلفيقي از معلومات قرون ميانه به بار آورد و قلمروهاي عقل و ايمان، علوم والهيات و طبيعت و ماوراءالطبيعه را متحد كرد.
     نفوذ آكويناس، ممكن است اين پرسش پيش آيد كه چرا نفوذ كارهاي آكويناس، تا اين اندازه با دوام بوده است و چرا اين تأثير شديد را بر عصر حاضر داشته است؟
     نخست براي اينكه آكويناس، دلباخته رسم معمول نشد، بلكه آزادانه از منبع نيروها عقلي خود استفاده كرد. ذهن او بحق جامع بود و كمتر كسي در انتظام و ثبات منطقي مشاهدات فلسفي بر او پيشي گرفته بود.
     دوم، آكويناس جهاني را مجسم مي كرد كه در آن براي هر مرتبه و آفريده اي وظيفه اي تعيين شده بود. وظيفه بشر اين بود كه عقل خود را به كار ببرد و خدا را ستايش كند. زندگي در مرتبه پايين تر به وسيله خدا كه بر تمام اجزاي عالم حكومت مي كند، داراي معنا مي گرديد.
     سوم، فلسفه آكويناس مخالف اصل مكانيكي بود و مي گفت جهان را قضاوقدر يا وجوب اداره نمي كند، بلكه جهان آيت جلال خداست وهيچ امري بدون دخالت او واقع نمي گردد.
     چهارم، آكويناس رهبري كليسا را قبول داشت. او نگراني عجيبي را احساس مي كرد و اعتقاد داشت كه بي كليسا به دست آوردن رستگاري ممكن نيست. بشر امروزي ممكن است استقلال وفردگرايي بيشتري داشته باشد؛ ولي در موقع بحران به پناهگاه مراسم ديني روي مي آورد.
     ابوعلی سینا ( 428 370 هق مصاف با 1038 980 م ) و توماس آکویناس ( 664 615 هق مصادف با 1274 1225 م ) دو حکیم و فیلسوف مشائی هستند که با پیروی ازمبانی ارسطو که آنرا موافق با ذوق عقلی و باورهای کلامی اعتقادی خویش البته با چند و چون آن می یافتند ، درصدد تبیین حقیقت نفس آدمی و جوهر ممتاز آن یعنی عقل بر آمدند .
     تعریف نفس در نظر توماس همان تعریف ارسطو یعنی form of body است اما برای ابن سینا نفس ( entelechia ) کمال اول جسم طبیعی آلی ذی هیأت بالقوه است اما کمال در نظر ابن سینا اعم از صورت ارسطوئی است زیرا ناخدا کمال سفینه است اما صورت او نیست .
     نفس موجودی است وراء جسم و جسمانی و قائم به ذات که تعلق تدبیری به بدن دارد و قاهر بر بدن است و مجرد است . ابن سینا برای اثبات نفس پنج برهان بر وجود نفس اقامه می کند که قبل از او نه در یونان سابقه داشت نه در عالم اسلام . اکویناس تعریف ابن سینا را قبول ندارد .
     نفس جوهری مستقل و متقرر و قائم بالذات است . تا اینجا مثل ابن سینا است اما نفس بدون بدن تمام فعالیت خود را حاصل نمی کند یعنی همراه با بدن موجود کاملی بنام انسان می شود اینجا از ابن سینا فاصله می گیرد . او دو دلیل بر جوهریت نفس اقامه می کند و ابن سینا هفت برهان .