بررسی شخصیت و شیوه های تبلیغی حضرت ابراهیم(ع)
دسته بندي :
علوم انسانی »
معارف اسلامی
عنوان مقاله: بررسی شخصیت و شیوه های تبلیغی حضرت ابراهیم(ع)
قالب فایل: WORD
فهرست مطالب:
● مقدمه
● ثناى ابراهيم در قرآن
● ابراهيم، اسوه توحيد و خدا محورى
● شيوه هاى دعوت ابراهيم
1. شيوه كلى، بيان شجاعانه عقايد توحيدى
در مناظره با نمرود
الف) شروع دعوت با سؤال
ب) برائت از شرك و كفر به صورتهاى مختلف
مراحل برائت ابراهيمى
1. برائت لفظى
2. برائت عملى
الف) مرحله برائت اعتزالى
ب) مرحله برائت قهرآميز (مبارزاتى)
ج) مرحله هجرت
2. شيوه كلى جدال احسن
نمونه اول: محاجّه ابراهيم با پدر در سوره مريم
نمونه دوم: مناظره با قوم ستاره پرست
نمونه سوم: مناظره با نمرود، سركرده كافران
الف) روش اقناع تدريجى
ب) روش مقايسه
ج) روش گفتار نرم (قول ليّن)
د) روش استدلال به كمك محسوسات
ه) خطاب توأم به عقل و دل و تحريك وجدان
3. اتخاذ شيوههاى متنّوع براى گسترش توحيد
الف) عنايت ويژه به خانواده
ب) رحمت و شفقت به مخاطبان
ج) تأسيس و تطهير بيت الله و مركز عبادت
د) تأكيد بر نماز
ه) هجرت
و) پيشتازى در نيكىها
● پی نوشتها
* بخشی از ابتدای مقاله:
مقدمه
ابراهيم(ع)، دومين پيامبر صاحب عزم و داراى آيين و شريعت جهانى و از نسل نوح است. اوبر اساس آيه 125 سوره نساء به خليل الله ملقب گشته (وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً). داستان زندگانى و دعوت او در بيش از 180 آيه قرآنى آمده و نامش 69 بار در خلال قرآن ذكر شده است. داستان دعوت وى در سورههاى بقره، انعام، شعراء، صافات، انبياء و مريم بيشتر به چشم مىخورد. زندگى پر فراز و نشيب ابراهيم، خانواده و قومش حاوى نكات و شيوههاى تبليغى بسيار است كه بدان مىپردازيم.
ثناى ابراهيم در قرآن
آيات متعددى در قرآن، متضمن ستايش و تمجيد از شخصيت والاى ابراهيم است و كمتر پيامبرى در قرآن از اين ميزان ستايش و ثنا برخوردار گشته و بر اسوه بودنش، تأكيد گرديده است؛
إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَلَمْ يَكُ مِنَ المُشْرِكِينَ شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛(1)
بهراستى ابراهيم، پيشوايى مطيع خدا و حق گراى بود و از مشركان نبود. و نعمتهاى او را شكر گزار بود، خدا او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد.
وَاذكُرْ فِى الكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً؛(2)
و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز، زيرا او پيامبرى بسيار راستگوى بود.
وَلَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنّا بِهِ عالِمِينَ؛(3)
و در حقيقت، پيش از آن، به ابراهيم رشد فكرىاش را داديم و ما به شايستگى او دانابوديم.
إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوّاهٌ مُنِيبٌ؛(4)
بهراستى ابراهيم بردبار، نرمدل و بازگشتكننده به سوى خدا بود.
ابراهيم، اسوه توحيد و خدا محورى
براى يافتن بهترين شاخصه تبليغ ابراهيمى، بايد به بررسى آيات مربوط به دعوت او اهتمام ورزيم تا با كشف و استخراج صفات اين پيامبر و شيوههاى دعوتش، به شيوه محورى يا اساسىترين شاخصه دعوتش پى ببريم. با دقت در مضمون آيات حكايت كننده احتجاج ابراهيم با نمرود، مجادله او با خورشيدپرستان، گفتوگو با پدر و راز و نياز با خدا و ديگر آيات، روشن مىگردد كه خدامحورى و توحيد، محور تمام تلاشهاى تبليغى و بلكه محور حيات پربركت اوست؛ و اين به جهت جو شرك آلود و كفر آميز حاكم بر آن جامعه بوده كه پرستش خدايان دروغين، از سنگ و چوب گرفته تا خورشيد و ماه در آن رواجى آشكار داشت؛
در مناظره با پدر و قوم، بيانات متعددى حاكى از خدا محورى اوست، مانند:
قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى ذلِكُمْ مِنَ الشّاهِدِينَ.(5)
پس از بناى بيت الله مىگويد:
رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛(6)
پروردگارا از ما بپذير. بهراستى تو شنواى دانايى.
پس از محاجّه با ستاره پرستان:
إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَالأَرضَ حَنِيفاً وَما أَنَا مِنَ المُشْرِكِينَ؛(7)
من از روى اخلاص، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم.
و حتى در پايان عمر، به عنوان وصيت بر توحيد تأكيد مىورزد:
وَوَصّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يا بَنِىَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛(8)
و ابراهيم و يعقوب، پسران خود را به همان آيين سفارش كردند: اى پسران من، خداوند براى شما اين دين را برگزيد؛ پس البته نبايد جز مسلمان بميريد.
از سوى ديگر بخش قابل توجهى از آيات حكايت كننده داستان ابراهيم را مناجاتها و راز و نيازهاى پرمحتواى ابراهيم با پروردگارش تشكيل مىدهد، به طورى كه از ميان حدود120 آيه مربوط به دعوت ابراهيم، حدود سى آيه، گفتوگوهاى ابراهيم خليل را با خداوند متعال باز گو مىكند. از همين رو، حق تعالى او و پيروانش را اسوه اميدواران به خدا و روز قيامت معرفى مىفرمايد:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَاليَوْمَ الآخِرَ؛(9)
قطعاً براى شما در پيروى از آنان سرمشقى نيكوست يعنى براى كسى كه به خدا و روز بازپسين اميد مىبندد....