مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی تفریحی
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
معماری
دانلود مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی تفریحی
تعداد صفحات : 194
فرمت: DOC قابل ویرایش
فهرست مطالب:
پيش گفتار 13
مقدمه 16
فصل اول
کلیات
1-1 – شناخت بستر موضوع 19
2-1- چگونگی رسیدن به اهداف مورد نظر 19
3-1 – سوال های تحقیق 20
4-1- تعریف واژه ها 21
1-4-1- فرهنگ 21
2-4-1- فضا 21
3-4-1- سیرکولاسیون 21
4-4-1- سایت 22
5-4-1- مجموعه فرهنگی – تفریحی 22
6-4-1- ارتباط فرهنگ با عوامل تأثیر گذار 22
7-4-1- تمدن و فرهنگ 22
8-4-1- مذهب ، هنر و فرهنگ 24
9-4-1- تأثیر فرهنگ در اوقات فراغت 25
10-4-1- چگونگی گذراندن اوقات فراغت جوانان 26
11-4-1- راه حل ها ی جذب نوجوانان و جوانان به مجوعه فرهنگی 28
5-1- مجموعه فرهنگی 31
1-5-1- بخش فرهنگی 32
6-1- اهداف مجموعه فرهنگی 34
7-1- اهداف آموزشی 34
8-1- اهداف اطلاع رسانی 36
9-1- اهداف تجاری ، فرهنگی 37
10-1 – اهداف فرهنگی و فراغتی 37
11-1 – بخش رفاهی 38
1-11-1 – بخش تفریحی ورزشی 38
2-11-1 – بخش آموزشی 39
12-1- هسته اصلی مجموعه فرهنگی – تفریحی 42
فصل دوم
مروری بر سابقه تحقیق و منابع علمی
1-2- بررسی نمونه ها 45
2-2- بررسی نمونه ها در جهان 45
3-2- بررسی نمونه ها در ایران 51
4-2- فرهنگسرای بهمن 78
5-2 – ضوابط و استانداردها 81
6-2- بررسی و گنجایش سالن ها 84
7-2- فضاهای مختلف کتابخانه 85
فصل سوم
اصول طراحی و روش تحقیق
1-3- استاندارها و ضوابط 99
2-3- استانداردهای مرتبط با ابعاد بدن انسان 100
3-3- استانداردهای مربوط به کتابخانه 119
4-3- نمایشگاه 121
5-3- نورپردازی در نمایشگاه 125
6-3- روش های مختلف نورگیری از سقف 127
7-3- انواع نورپردازی مصنوعی در نمایشگاه ها 128
8-3- انواع پلان های نمایشگاه و ویژگیهای هر کدام 128
9-3- فضاهای مورد نیاز و عملکرد آنها در امفی تاتر 131
فصل چهارم
برنامه ریزی و برنامه فیزیکی پروژه
1-4- دیاگرام ارتباطی آمفی تاتر 182
2-4- دیاگرام ارتباطی فضای نمایش 183
3-4- دیاگرام ارتباطی فضاهای سالن موسیقی 184
4-4- فضای ورودی 185
5-4- کتابخانه 187
6-4- سالن نمایش 188
7-4-نمایشگاه 190
8-4- فضای اداری 191
9-4-فضای آموزشی 192
منابع و مأخذ
پيش گفتار
به رغم گذشت حدود يك قرن از سيطرة فرهنگ مدرن، و شكل گرفتن بسياري از انواع فضاهاي شهري جديد، هنوز هم اغلب صاحب نظران طراحي شهري براي يافتن نمونه هاي زيبا و بديع در اين زمينه به گذشته رجوع مي كنند. به نظر نمي رسد راهنماي آنها در اين رجعت صرفاً گرايشي نوستالژيك باشد.
كوششهاي فراواني براي گشودن راز زيبايي و دلپذيري فضاهاي سنتي صورت گرفته و تفسيرها و تعبيرهايي هم ارائه شده است كه گاه به شناخت بهتر و بهبود كيفي پروژه هاي شهرسازي و طراحي شهري در دو دهة اخير انجاميده است. با اين همه نمي توان اين واقعيت را هم فراموش كرد كه فرهنگ مدرن نيز، به خصوص در دوران متاخر، توانسته است نمونه هاي بسيار مفيد و مناسبي از فضاهاي شهري را پديد آورد كه در عين حال، حاكي از سپري شدن قطعي دوران اعتبار جنبش مدرن در معماري و شهرسازي است.
همانطور كه اشاره شد، فرهنگ معماري مدرن به طور سيستماتيك، فضاهاي شهري سنتي مانند خيابان و ميدان را از شهرها حذف كرد و با تفكيك كاربريها براساس عملكرد آنها، برای هر يك، يك مجموعه يا ساختمانهاي اختصاصي در نظر گرفت. بدين ترتيب، فروشگاههاي كنار خيابانها به فروشگاههاي بزرگ و مراكز خريد، دفاتر قديمي به مجموعه هاي اداري، تماشاخانه ها و گالريها به مجموعه هاي عظيم فرهنگي نقل مكان كردند. اين نگرش يك بعدي به پاسخگويي به نيازها موجب شد ابنية مدرن به محفظه هايي براي تعدادي كاربري مشخص از قبيل كتابخانه، سينما، تئاتر، موزه، گالري و ... تبديل شوند.
اما در سه دهه پاياني قرن بيستم، توجه جهانيان به اين واقعيت معطوف شد كه ارتباطات اجتماعي پيچيده اي كه به طور ضمني در بهره وري از كاربريهاي شهري شكل ميگيرند و موجب جاري و تپنده شدن زندگي شهري مي شوند. به مراتب مهمتر از پاسخگويي صرف به نيازي مشخص به صورت مستقيم و صريح است. تحقيقات بسيار دهه هاي 70 و 80 نشان دادند كه كاربريهاي مهم فرهنگي اعم از سينما، تئاتر، موزه، اپرا و ... همه درگير بحران اند و نمي توانند مخارج خود را تامين كنند. و علت اصلي اين بحران بي روح بودن و تخصصي بودن بيش از حد اين فضاهاست. اين تحقيقات نشان دادند كه ايجاد امكانات پيشرفتة علمي و تكنولوژي براي پاسخگويي به نياز مردم كافي نيست.
در واقع، امروزه تمايل پذيرفته شده در هم آميختن فعاليتهاي فرهنگي و علمي با تفريح، سرگرمي و برخوردهاي اجتماعي است. موزه هاي علمي، گالريهاي نقاشي، نمايشگاهها و لابراتورها، بيش از آنكه به ارائه نمونه هاي اصل و آزمايشهاي علمي دقيق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه هاي آموزشي- تفريحي، شبيه سازيهاي بازي گونه، به نمايش گذاردن ماكتها و نمونه هاي بدلي فراوان، متنوع و سرگرم كننده، اختصاص يافته اند. از معروف ترين اين نوع مراكز فرهنگي، مركز ژرژ پمپيدو و مجموعة فرهنگي لاويلت است.
چنين بينشي با شرايط جديد پيشرفت علم و تكنولوژي و تنوع و تغييرات سريع در زمينه هاي هنري مطابقت دارد. چرا كه معلومات عمومي علمي يك فرد تحصيلكرده- حتي اروپايي- عمدتاً مربوط به كشفيات و اختراعات قرن نوزده است و كمتر كسي از آخرين پيشرفتهاي علم نجوم، فيزيك، رياضيات و ... خبر دارد. فرهنگسراها از اولين نمونه هاي فضاهاي فرهنگي هوشمند براي پاسخگويي به اين شرايط جديد به شمار مي روند.
مجتمع فرهنگی به عبارتي فضاي واقعي محصور شهري است كه در درون آن كاربريهاي بسيار متنوع و غير همجنس تجاري، فرهنگي، آموزشي، نمايشي و ... در كنار هم قرار مي گيرند. محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهاي اجتماعي و معاشرتهاست. مكاني است براي شركت مردم در توليد فرهنگ، و سرانجام جايي است كه در آن بين شهر و شهروند رابطه اي متقابل و پويا ايجاد مي شود. و به همين دليل بر ديگر كاربريهاي تك منظوره و كمابيش منفعل مانند موزه و گالري سنتي برتري دارد.